حرمله بن کاهل اسدی
حرمله از قبیله ی بنی اسد و از تیراندازان سپاه عمربن سعد بود.او در روز عاشورا، با پرتاب تیر، طفل شیرخوار امام حسین (ع) را در آغوش پدر به شهادت رساند([1]) . وی قاتل عبدالله بن حسن نیز معرفی شده است([2]) . او همچنین در شهادت عبّاس بن علی (ع) نقش داشت و حامل سرِ ایشان به کوفه بود([3]) .
حرمله ، بر اثر جنایت هایش به عقوبت دنیوی دچار شد و در پایان عمر نیز در قیام مختار ، دستگیر شد .
درباره ی عاقبت حرمله ، در کتاب « بحار الانوار » این گونه آمده است :
« مِنهال بن عَمرو، روایت کرده است که : « من پس از آن که از مکّه بازگشته بودم نزد امام سجِّاد (ع) رفتم ، حضرت به من فرمود : آیا از حرمله بن کاهل خبرداری که در چه حالی است ؟ »
عرض کردم : « هنگامی که از کوفه خارج شدم او زنده بود . »
امام (ع) دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود : « خدایا ! حرارت آتش را به او بچشان . »
هنگامی که به کوفه بازگشتم ، مختار بن ابی عُبَیده ثَقَفی قیام کرده بود و او از قبل با من دوست بود ، پس از دید و بازدید ها سوار بر مرکب شده و به طرف منزل مختار حرکت نمودم و در بیرونِ منزل با او ملاقات کردم . مختار گفت : « از هنگامی که حکومت کوفه در اختیار ما قرار گرفته ، به دیدن ما نیامدی و تبریک نگفتی و به ما کمک نکردی ؟! » گفتم : « در این مدت در مکّه بودم و هم اکنون نزد تو آمده ام که با هم صحبت کنیم . » پس از آن هر دو به راه خود ادامه دادیم تا به کناسه ی کوفه رسیدیم ، مختار در آنجا توقّف کرد ، مثل این که در انتظار کسی به سر می برد ، دیری نگذشت که جمعی با شتاب نزد او آمده و گفتند : « ای امیر ! به تو بشارت می دهیم که حرمله بن کاهل دستگیر شد . »
هنگامی که حرمله را آوردند ، مختار گفت : « خدای را سپاس که مرا بر تو مسلّط کرد . » جلّاد را خواست و به او دستور داد که دست های حرمله را قطع کنند ، سپس دستور داد که پاهایش را قطع کنند ، پس از آن گفت : « آتش بیاورید. » دسته های نی را آوردند و آتش زدند و او را در آتش انداختند .
منهال گفته است : « در این هنگام فرمایش امام سجّاد (ع) به خاطرم افتاد و بی اختیار گفتم : « سبحان الله »
مختار گفت : « ظاهراً این تسبیح تو از روی تعجّب بود .» و من داستان دیدار خود و امام سجّاد (ع) در مکّه و دعای امام درباره ی حرمله را برای او بازگو کردم .
منهال گفته است : «مختار را دیدم که از مرکبش به پایین آمد و دو رکعت نماز گزارد و سجده ای طولانی به جای آورد([4]) .»
1- ابن طاووس، ملهوف ، ص 168 – طبری، تاریخ طبری ج5 ،ص 448 .
2- اصفهانی ، مقاتل الطالبین، ص 93 .
3- بلاذری، انساب الاشراف ، ج 13 ،ص 256
4- مجلسی، بحار الانوار ، ج 45 ، ص 322 .
تاریخ نگار...